پنجشنبه شب بود که الهه زنگ زد
یکم حال و احوال کردیم
گفت فردا میای بریم بیرون؟ گفتم باشه
یادم نیست آخرین بار کی الهه رو دیدم
این مدت فقط تلفنی در تماس بودیم
و از اونجایی که من چند بار دلخور شدم از دست الهه... هر چی زنگ زد و گفت ی قرار بذار
بریم بیرون ... پشت گوش انداختم
دیگه هیچ راهی نداشتم
الهه عادت نداره صبح ها زود بیدار بشه
قرار گذاشت برای ده و نیم
میدونستم زودتر از یازده نمیاد
شب قبلش دوش گرفتم و ماسک مو گذاشتم روی موهام
با این ماسک موهام جون گرفتن
براق و نرم شدن
پارسال ی بار خرداد و ی بار مرداد موهام رو کوتاه کردم
و البته دفعه دوم خیلی خیلی کوتاه شد
الان تازه یکم بلند شده
و میشه بستش
دلم موی کوتاه میخواد ولی مامان خانمی گفتن هرگز!!
صبح جمعه هفت بیدار شدم
صبحانه خوردم و چقدر دلم میخواست همون تایم برم بیرون
هوا هم عالی بود
میدونستم الهه خیلی دیر میاد
برای همین عجله نکردم و حتی دیرتر از تایمی که باید از خونه زدم بیرون
الهه آدرس جدیدم رو نداشت
کلی برای خودم راه رفتم
الهه با نیم ساعت تاخیر رسید
میخنده میگه وای تو که میدونی من همیشه دیر میام
گفتم آره برای همین این سری دیر از خونه زدم بیرون
یادمه سال 94 الهه خانم کلی تو خیابون کاشتم!!
چند ماه از این مکالمه فرار کرده بودم
ولی دیگه نمیشد کاریش کرد
هر کس میرسه کلی سوال داره
خوب خدایی من ظاهر اون زندگی رو خوب حفظ کرده بودم
با این وجود الهه در جریان همه چیز بود از اول
تا یک و نیم حرف زدیم
الهه خوراکی با خودش آورده بود
کنار آب نشستیم و حرف زدیم
با ی آقایی آشنا شده و دوباره بالا و پایین های اینجور رابطه ها
میگم الهه من تغییر کردم؟
میگه آره لاغر شدی ولی نسبت به چند ماه پیش شادتر به نظر میرسی
مدت ها بود ندیده بودم اینجوری بخندی!! نمیدونه البته دلیل خنده ها و خوشی این روزهام چیه
یک و نیم به زور مجبورش کردم برگردیم
حسابی گرم بود و الهه خانم هم یادش نمی اومد ماشین رو کجا پارک کرده
مثل چی !!! چند بار رفتیم و اومدیم تا ماشین رو پیدا کرد... حرف که گوش نمیده!!
میگم این حدود پارک کردی!!! میگه نه من یادمه کجا پارک کردم
آخرش هم حرف من درست بود
پ.ن: میخواستم عنوان رو بنویسم دیدار با دوست گفتم احتمالا
فکر می کنید با ... بیرون رفتم
پ.ن: باید برای وکیل ی اسم جدید پیدا کنم
نمیخوام هی بنویسم وکیل وکیل.... بخاطر مسائل امنیتی
وکیل اسمش چهار بخشه ( دو تا اسم کوچیک... دو تا فامیلی)
ر... ا.... ب رو میشه از اسمش برداشت
چی بذارم؟ راب؟
پ.ن: وکیل هم اسم عمو جان هست!!
حالا من موندم منظور اون فال عمو جان بود یا وکیل
پ.ن: فقط خدا میدونه چقدر جلوی خودم رو می گیرم که زنگ نزنم!!