دوستم که واسطه آشنایی من با آقای دکتر بود
خیلی خوب با موضوع کنار اومد
امیدوارم بعدا بتونم براش جبران کنم
پ.ن:امروز شش صبح دوستی پیام داد
که برایت کلوچه از تبریز آوردم
بیا ببر
واقعا فکر نمی کردم انتظار داشته باشد
اون تایم صبح برم کلوچه بگیرم
آنقدر پیام داد که خراب میشه
تازه خوبه بخوری
سر راه دانشگاه رفتم گرفتم
هر چیزی بود بجز کلوچه:)))
دستش درد نکنه
ولی دفعه بعد میگم اول عکس بفرست
یک نوع نان خاص محلی بود
اینجا تبریزی داریم؟
این دوستم خودش تبریزی هست
پ.ن:یکی از دانشجوهای دخترم پیام داده
که مشکلی برام پیش اومده و نمی تونم درسم را ادامه بدهم
وسط پایان نامه ارشد ول کرده رفته
راستش اول که اینجور اتفاق ها می افتد
گزینه ام این است که دانشجو اپلای کرده و حالا جواب گرفته
و وسط درسش ول می‌کند و می رود
بعد گزینه های دیگر برایم فعال می شود
این یکی متاسفانه اپلای نبود
بارداری ناخواسته
آن هم از یکی از پسر های دانشگاه خودمان!!
میخواستم زنگ بزنم
بپرسم چرا درسش را میخواهد رها کند؟
حس کردم احتمالا در شرایط سختی هست
و اینکه بفهمد من می‌دانم شاید حالش را بد کند
باید شب زنگ بزنم
بدون اینکه حرفی بزنم بگذارم خودش صحبت کند
اتفاق تلخیست در دنیای یک دختر
مخصوصا که بیشتر مواقع برای هندل کردن
این شرایط تنها هستی
پ.ن: یک سری خرید دارم
هفته پیش نرسیدم
این هفته هم دو روزش رفته و هنوز
فرصت نکردم
پ.ن:هفته ای نیم ساعت با استاد
آوازم صدا سازی کار میکنم
آنقدر این نیم ساعت خسته میشم
که حد نداره:)))
پ.ن: از توضیح خوشم نمیاد
ولی مطمئن باشید اگر از کسی خوشم بیاد
خودم زودتر از شما متوجه میشم و اعلام میکنم
خیلی مسخره است که در مورد مهدی و مربیم
کامنت های عجیب می نویسید
یکم امروزی باشید
یکم روی احساسات و رفتارتون کنترل داشته باشید
یکم عزت نفس داشته باشید
هر مردی که دیده شد که یک راست نمیرن عاشقش بشن
اون هم کی!! کسی که برای ماساژ میرم
و مربیم
کامنت های شما برای من فقط این ذهنیت را ایجاد
میکنه که شما عاشق سوپری، بقالی
نانوایی، نگهبانی وراننده و ...
می شوید هر روز!!
اینکه من در مورد مهدی یا مربی یا هر کس دیگری
نوشتم یا می نویسم برای دل خودم بوده
مثلا مهدی همشهری م بود الان برای سلامت جسمم
دوست خوبی شده
ولی فقط در این یک مورد
یا مثلا مربی ام کلی ویژگی های اخلاقی خوب دارد
که می شود یاد گرفت
حالا اینکه بیایید کامنت بذارید که آیا در جنبه های دیگر می تواند
مرا ارضا کند؟؟؟
واقعا چشمانم در حد چشمان جناب دکتر بعد از نه شنیدن گرد شد!!
فکری به حال خودتان کنید لطفا
سلااااام بهی
با خوندن کامنت ها ترجیح میدم سکوت کنم
بعد میگن چرا جهان سومی هستیم چرا فلانه چرا بیساره
بذار یه چیزی تعریف کنم
من خوابگاه که بودم بابام تماس میگرفتن میگفتم سلام عشقم چطوری؟ اصلا اینجور حرف زدن بین من و بابام بنظرم چیز بدی نیست ، البته شاید دلیل وابستگی یا دلبستگی زیاد من به بابام باشه
ولی فکر کن یکی از بچه های خوابگاهی بهم گفت مگه با بابات رابطه جنسی داری یا نظری بهش داری که اینطوری حرف میزنی؟اینجور حرف زدنا مال دخترای هرزه است که می‌خوان بطرف چراغ سبز نشون بدنه
بعد تو تصور کن مغز من از این حجم افکار تهوع اورش چطوری هنگ کرده بود