تمام عضله های بدنم بعد از تمرین روز شنبه درد می کنند

روز شنبه آنقدر رو هم رو هم کار انجام دادم

که شب هیچ توانی برام

نمونده بود

فقط رسیدم خونه

آب خوردم مسواک زدم و خوابیدم رو تخت

یکم طول کشید خوابم ببره

فکر کنم کلا اون شب چهار ساعت خوابیدم

یکشنبه که امروز باشه

یکم رفتم رو دور کند

چند تا نه گفتم

و تایم ناهارم را بیشتر کردم

قرار بود جایی برم برای انجام کاری

زمانی که با آقای دکتر ( مورد آخر)

آشنا شدم برام جالب بود که شخصیتشون

کمک کننده است

یک بار اتفاقی داشتند در مورد یک پدر و پسر صحبت

می کردند که دو روز در هفته باشگاه از آقای دکتر

تمرین می گرفتند

و بین حرفاشون متوجه شدم این پدر و پسر کارخونه

تولید جوراب دارند

راستش خیلی وقت بود منتظر همچین شانسی بودم

برای آقای دکتر توضیح دادم خانمی را مشیناسم

که نیاز به کار و شاغل شدن داره

و متاسفانه فروش جوراب را نتونسته جلو ببره

چون حالا یا خیلی زرنگ نبوده

آیا معرفی نداشته

همون موقع آقای دکتر زنگ زد به صاحب کارخونه

و سوال پرسید

خود من تا قبل تلفن آقای دکتر ذهنیتم

این بود که یک سری زن و مرد

میروند جنس میخرند و می فروشند

حالا چه در خیابان و چه در مترو

بعد از تلفن آقای دکتر متوجه شدم که نه

شخصی باید شما را معرفی کند به یک

عمده فروش

بعد صاحب جنس به شما کارت خوان و جنس می دهد

که خود همین پروسه جنس دادن هم شرایط دارد

و بعد شما می روی جنس ها را می فروشی و

پول می رود در حساب صاحب جنس نه شما

و بعد با شما حساب کتاب می کنند

این مدت دنبال یک فرصت بودم که بروم بازار و این

آقای صاحب کارخانه را ببینم

امروز بالاخره موفق شدم

گفته بودند تا چهار هستند

ناهار که خوردم راه افتادم سمت بازار

جوراب ها را به قیمت عمده بین هفت تومان

تا سیزده تومان به من می فروشند

(البته جنس جوراب ها واقعا خوب بود

در حد جوراب های بیخودی که در مترو

می فروشند نبود)

آن هم چون آقای دکتر معرفی کرده

و برای کمک به کسی میخواهم خرید کنم

با صاحب کارخانه مشورت کردم نظرش را برادرانه گفت

من هم طبق نظرش کارت کشیدم و خرید کردم

حالا اون خانم باید فردا برود جنس ها و کارت خوان را

تحویل بگیرد و شروع به کار کند

البته خانم نمی داند که من جوراب ها را

برایش خریده ام

فکر می کند باید بفروشد و بعد بیاید برای تسویه

دلیلش هم این است که هنوز به اندازه کافی

شناخت روی کارش ندارم

نمی دانم چقدر اهل کار است

وسط راه پشیمان می شود یا نه

زنگ زدم از آقای دکتر هم تشکر کردم

به هر حال من هیچ وقت شاید فرصت

پیدا کردن یک صاحب کارخانه جوراب را نداشتم

حالا باید صبر کرد و دید این خانم چکار می کند

اگر خوب کار کند حاضرم بیشتر حمایتش کنم

 

پ.ن: این چند وقت کمی سرچ کردم

ببینم کارهای فروش آنلاین

مثل لوازم آرایشی و جوراب

چقدر سرمایه اولیه می خواهد

از چند نفر پرسیدم و برای چند آنلاین شاپ

کامنت گذاشتم

رقم هایی که می گفتند به نظرم خیلی زیاد بود

 

 

 

 

 

۴ نظر ارسال شده است

  1. ممنون عزیزم

    در پاسخ
    خواهش میکنم
    ۷ مرداد ۰۲ , ۰۲:۰۶
  2. سلام بهی جان

    ببخشید یه سوال داشتم که موضوعش شاید بی مورد باشه اما فرد صادقی نشناختم که ازش بپرسم 

    اینکه میگه با متافیزیک و اخترشناسی و آسترولوژی و اینا میتونی دریچه ثروت کشف کنی و ثروت به سمت خودت بکشونی راسته یا نه آخه این روزا خیلی ازین چیزا می شنویم

    ممنون میشم اگر اطلاعی داری درموردش توضیح بدی 

    در پاسخ
    سلام
    من اعتقاد ندارم عزیزم
    با این چیزا بشه
    اما اعتقاد دارم هر آنچه در زندگی داریم نتیجه تصمیمات و رفتارها و طرز فکرمون هست

    ۴ مرداد ۰۲ , ۲۰:۳۸
  3. اگر واسط باشی رقم زیادی نمیخواد!

    در پاسخ
    منظورتون وارد هست؟؟ 

    خوب من از کسی که کارش هست پرسیدم
    و به نظرم برای خیلی ها این رقم زیاد هست
    چون تصور خیلی ها این هست که ی کار آنلاین را میشه با
    ده تومان  بیست تومان شروع کرد.
    ۳ مرداد ۰۲ , ۱۵:۰۴
  4. امیدوارم اون خانم قدر این فرصت رو بدونه و ازش استفاده کنه :) 

    در پاسخ
    امیدوارم عزیزم
    ۱ مرداد ۰۲ , ۲۲:۲۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">