برگشتم
ی سفر عالی را تجربه کردم
با کلی اتفاقات خوب و تجربه های جالب
واقعا به یک سفر تنهایی احتیاج داشتم
خیلی وقت بود آنقدر با خودم تایم نگذرونده بودم
برای دل خودم روزم را سپری نکرده بودم
واقعا ریلکس کردم این چند روز
ارائه ام خوب بود
خودم راضی بودم
کلی دوست جدید پیدا کردم
کلی ایده ی جدید به ذهنم رسید
و البته تا جایی که تونستم خرید کردم
برای من که آدم سفر کردن هستم
این همه مدت سفر نرفتن واقعا ستم بود
🤣🤣
منتظرم این هفته بگذره یکم حجم کارم
بعد از برگشت کم بشه
بشینم ی نگاه به برنامه هام بکنم ببینم
از کارهایی که قرار بود تابستون انجام بدم
چند تا تیک خورده
نگم براتون از تنگی نفسی که یکی از اسپری ها
برام ایجاد کرد
و اونجا مجبور شدم زنگ بزنم به شوهر خاله اولی
و مشورت کنم
گفت دیگه استفاده نکن
قطع کردم تنگی نفسم از بین رفت
دیگه چی؟
اونجا با آقایی آشنا شدم که برای کارشون سفر می کردن
و خواستن شماره منو داشته باشند
چون برای کارشون شماره منو خواستن
دادم
ولی خوب از وقتی برگشتم چند بار پیام داده
و حالمو پرسیده یا پرسیده به سلامت رسیدم؟
حس میکنم داره آهسته قدم برمیداره
برای آشنا شدن
پیام ها را خیلی دیر جواب دادم
که اگر قصدی داره متوجه بشه خیلی تمایل به آشنایی
ندارم
بعد از آشنایی های این مدت فکر میکنم یکم زمان
نیاز دارم
اونجا همچنان تمرین داشتم با کش و هر شب دویدم
حدود دو کیلو وزن کم کردم
چون هم خوابم کم بود و هم حجم غذام
نمیدونم چرا اشتهام کم شده
خودم فکر میکنم بخاطر تنگی نفسم بود
رسیدم اومدم خونه خودم
ملحفه ها را عوض کردم
ماشین را روشن کردم
خونه را گردگیری کردم
جارو زدم
دوش گرفتم
ی چیزی سر هم کردم و خوردم
چمدان و ساکم را باز کردم
کمد لباس ها را نظم دادم
خرید ها را جا دادم داخل کمد
برای خودم آهنگ پلی کردم و چیزهایی
که باید شسته می شد را چیدم داخل ماشین
یخچال را تمیز کردم
رفتم بیرون خرید کردم برای خونه
یخچال تقریبا خالی بود
غذا پختم
چند تا تلفن زدم
اینبار هم رفتم موهام را کوتاه کردم
دفعه قبل یادمه اینجا نوشتم موهام را کوتاه کردم
ی دوستی گفت چقدر گرون
ولی الان فکر میکنم اون دفعه واقعا مفت بوده!!
دوست داشتم رنگ هم می کردم ولی فرصتش را نداشتم