صبح ۴:۳۰ بیدار شدم

ناهار آماده کردم

دوش گرفتم 

صبحانه خوردم

در حین صبحانه خوردن 

ی نظم به لیست کارهای شهریور ماهم دادم

عصر کلاس آواز دارم

ناهار آماده بشه میرم خونه مامان اینا

دیروز مامان را بردم دکتر

دکترش راضی بود از روند بهبود

دارو ها را تمدید کرد

خودم میخواستم اسکن کف پا بدم

که دکتر گفت لازم نیست 

از زانو عکس بنداز

برام عکس نوشت

باید تا مهر ماه که نوبت بعدی مامان هست 

عکس بندازم

عکس را جز کارهای مهر ماه نوشتم

برنامه شهریور م در حال ترکیدن!! هست

شنبه آخرین جلسه ماه چهارم تمرین ها میشه

ماه چهارم خیلی بهتر بودم

کمتر انرژی از دست می دادم زیر تمرین ها

بدنم در ماه چهارم تغییرات جالبی داشت

زانو هام پر شدن و ماهیچه های نگه دارنده

زانو سفت و محکم شدن 

البته مربیم بی اندازه حرکات بشین پاشو

به من میده در تی آر ایکس

پرسید وزنه ها را تغییر بدیم؟

من با اینکه سه کیلو وزنه را احساس نمی کنم

اما به نظرم تغییر وزنه ها به چهار کیلو

و نگه داشتن هشت کیلو وزنه برام زوده

عجله ای ندارم واقعا برای افزایش وزنه ها

مسابقه بدن سازی که نمیخوام شرکت کنم

از مربی خواستم تمرین ها  را سخت تر کنه

و فعلا افزایش وزنه نداشته باشیم

مربیم از روند تمرین کردنم خیلی راضی هست

قبلا یک حرکت با وزنه برام خیلی سخت بود

استراحت می کردم بعد حرکت بعدی و تمرین ها را

میرفتم جلو

الان ده تا تمرین متفاوت را بدون استراحت انجام میدم

و مربیم واقعا خوشحاله که توانم تا این حد زیاد شده

امروز اگر بشه ی فیلم نگاه میکنم

با آقای دکتر برای کارم باید یک قرار بذارم

در هفته ی آینده

دیگه چی؟

ماسک صورت خریدم 

شب ها قبل خواب میذارم

واقعا حس خوب دارم از این حرکتم

چون من خیلی اهل رسیدگی به مو و پوست هستم

روزهایی که خیلی شلوغم و شب ها فقط

بیهوش میشم از خودم بخاطر توجه نکردن

به پوستم یا مو راضی نیستم

قرص فیتو که میخوردم تمام شده

باید فردا بخرم

به نظرم روی موهام اثر مثبت داشت

 

پ.ن: این پست را از صبح کم کم نوشتم

 

پ.ن: ساعت نزدیک یازده شب شده

و من نرسیدم فیلم ببینم چون برای خونه

مامان اینا مجبور شدم خرید انجام بدم

 

پ.ن: هنوز در مورد کارم ریسک نکردم

هنوز منتظرم ببینم شرایط چطور پیش میره

 

پ.ن: آقایی که در سفر آشنا شدیم

بیرون دعوتم کرده

دلم میخواد ی تایم خالی پیدا کنم

بشینم روند رفتاری، حسی، واکنشی، فکری

خودم را از سال ۹۱ به این طرف بررسی کنم

محترمانه رد کردم

 

پ.ن: هفته آینده باید یکم نظم بدم به زندگیم

ی سری کارها الویت بندی شده

ولی باید از تایم آشپزی کردن یا خرید کردن

کم کنم و بیشتر برای خودم وقت بذارم

 

پ.ن: رفتم کلاس آواز و چقدر خوندن برای من واجب بوده

چقدر خوبه یک جایی از زندگی بایستیم 

کارهایی که نمی کردیم و دوست نداشتیم انجام بدهیم

را انجام بدیم

من اگر بخوام لیست بنویسم از کارهایی که انجام ندادم

یا کارهایی که انجام ندادم چون دوست نداشتم

لیست م خیلی طولانی خواهد بود