آسترولوژی دوره یک ساله تمام شد

برای من از مهر تا اردیبهشت طول کشید

که بتونم فایل ها را گوش بدم

نت برداری کنم

خیلی حجمش زیاد بود

ی دوره دیگه هم شرکت میکنم

که بتونم چیزهای بیشتری یاد بگیرم

برای من اون بخش پیشگویی کردنش خیلی جالب نیست

وقتی یک چارت را نگاه می کنیم

مشخص هست این صاحب چارت

قرار هست با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کنه

نود و نه درصد از آدم ها چارت های سخت و چالشی دارند

سخت و چالشی از چه نظر؟

میبینی در چارتش که راه گریز نداره

از تصادفی که منجر به مرگش میشه

به قتل رسیدن

مرگ فرزند اول

ورشکستگی

حتی چیزهای بدتر مثل تجاوز

چند وقت پیش یک چارتی را بررسی می کردیم

صاحب چارت از آدم فروشی پول در می آورد!!

یعنی این شخص فقط این راه براش باز بود که پول

درشت دربیاره!!

و خوب این انتخاب را انجام داده بود و آدم فروش بود

البته الان شرایط کشور طوری هست

که این شغل نون توش هست!!

همیشه در داستان های قدیمی یا فیلم ها

برام جالب بود چرا مرگ فرزند اول نشانه بدی هست

فکر کنم در ده فرمان موسی هم به مرگ فرزندان اول

اشاره میشه

یکی از عذاب ها بود

در آسترولوژی هم مرگ فرزند اول نشانه خوبی نیست

صاحب چارت اومده که تجربش کنه و ..

****************************************

خرداد ماه باید یک سری حساب کتاب های مالی را

سر و سامان بدهم

قراره دی ماه فاکتور هایی ارسال بشه و 

حساب کتاب های مالی گزارش بشه

تا دی ماه خیلی مانده

ولی جز صبر کردن چاره ای ندارم

فعلا از پنج حواله یکی را انجام دادم

***********************************

رفتم آقایی را که دختر عمه جان پیشنهاد داده بودند

دیدم

نکته منفی پیدا نکردم که بتونم بکنم تو چشم بقیه:)))

اعتماد به نفس خیلی زیاد داشت

که به نظرم با این اعتماد به نفس خیلی عجیب بود

ازدواج به سبک معرفی را انتخاب کرده

هفت سال خارج از ایران درس خونده

اینجا هیأت علمی هست

بچه اوله مثل خودم

خانوادش ایران نیستند

پدر و مادرش آمریکا با خواهرش زندگی می کنند

دوساله

از وقتی خواهرش بچه دار شده

خانوادش برای زندگی رفتند پیش دخترشون 

خیلی حرف نزدیم

چون من در صحبت هام گفتم برنامه ازدواج فعلا ندارم

و متاسفانه دختر عمم را نتونستم قانع کنم

البته در تماس تلفنی قبل از دیدارمون هم

گفتم که نظر خوبی نسبت به پیشنهاد هایی این مدلی ندارم

************************************

بالاخره آقای دکتر از غار بیرون اومدن 

و کارها یکم جلو رفت

هربار که آنلاین میشم در اسکایپ و جلسه داریم

می پرسه: تهرانی؟ بهی: نه اصفهان هستم

دفعه بعد می پرسه: اصفهان هستید؟ بهی: نه تهران هستم!!

****************************

یک سری هدیه دریافت کردم روز استاد

بهترینش کادو بابا بود که یک دستبند برام خریده بود

دوستم پارچه کت و شلواری هدیه داد

که خیلی عالیه رنگش آبی نفتی خیلی سیر هست

جنسش هم عالی

مامان ست روتختی برام خریده بود

البته یک بار به مامان گفته بودم میخوام

برم بخرم 

یادش بود و برام خریده بود

داداش پول زد به کارتم:)))

دو تا از دانشجوهام هدیه سکه پارسیان دادند

که واقعا انتظار نداشتم ولی خیلی کمکشون کرده بودم

چند تا کتاب هدیه گرفتم و گل

خودم برای استاد جان گل و شیرینی بردم و چقدر 

خوشحال شد

دانشکده برای روز استاد به همه کارت هدیه داد

با رقم های متفاوت!!

**********************************

فعلا که خبرهایی از سیل میاد

امیدارم به خیر بگذره

***************************

امشب شام مهمان دارم

البته بیرون دعوت کردم

مامان بابا و شش تا از دوستاشون را شام دعوت کردم

مامان شروع کرده تار یاد بگیره

استاد آواز من میگه یکم جلو بریم با ساز هم

باید کار ‌کنی

*************************