آها

در کتاب مسئله اسپینوزا

فکر میکنم اسپینوزا هم در همان تناقض ها بزرگ شده بود

فکر میکنم آلفرد هم در همچین تناقض هایی بزرگ شده بود

کتاب ترس و لرز را که می‌خوانم

دوست دارم ساعت ها به بعضی سوال هاش فکر کنم

سوال هایی که از دید یک فرد مسیحی پرسیده میشه

چقدر خوبه که میتونم اینجا به راحتی بنویسم

دین مسیحیت پر از اشکال، توهم و تفسیر های اشتباه هست

چقدر خوبه که میشه متوجه این بود که رهبران دینی مسیحیت

از مسیح موجودی فراتر از انسان ساختن تا به خودشون قدرت

و تاییده بدهند

کلر خیلی با احتیاط در مورد سورن نظر میده

گاهی میگه برداشتم ممکنه اشتباه باشه

یا میگه برای فهمیدن این بخش خودتون را چیزی

که حالا هستید در نظر نگیرید 

برگردید به قرن های قبل

و نگاهتون شبیه آن چیزی باشه که مردم اون زمان

به کلیسا و مسیحیت داشتند

منظورش این هست کمی تعصب کور کورانه 

به نگاهتون اضافه کنید

چند شب پیش در برنامه فیلم دیدنم

فیلمی از فروید دیدم

به چیزهایی که بالا در موردشون نوشتم نزدیک هست

و البته که خیلی روی خدا ناباور بودن فروید مانور داده شد

سخت‌ترین کار دنیا فیلسوف بودن هست

و سورن یکی از فیلسوف های مورد علاقه من هست

البته تازگی ها به اپیکور هم دارم علاقه پیدا میکنم

البته اپیکور اعتقاد ها و باور های عجیبی داشته

مثلا خداناباور نبوده

اما باور داشته خدایان برای خودشان زندگی می کنند

و کاری به انسان ها ندارند

قبل تر ها فکر می کردم تمام آنچه اسپینوزا بر آن

باور داشته را قبول دارم

حالا که سنم بیشتر شده میدونم که برای زمان خودش

از نظر انسانی رشد زیادی داشته

اگر حالا اینجا بود خیلی از نظرها و عقایدش را رد می کرد

 

پ‌.ن: جناب دکتر که برای آشنایی دیده بودم

پیام دادند و پرسیدن نظرم برای دیدار دوم اکی هست؟

خیلی سرد نوشتم نه متاسفانه

احساس میکنم ته ی چاه خودم را پنهان کردم

شاید هم در حال کندن چاهی برای رسیدن به آب هستم

به کارم افتخار نمیکنم

اما تا به آب نرسم میخوام خلوتم را داشته باشم 

نیاز دارم با خودم وقت بگذرونم و بدونم میخوام 

با زندگیم از این جا به بعد چکار کنم

امسال برنامه ازدواج ندارم

 

پ.ن:میخوام گیاه خواری را شروع کنم

آنقدر بشر دوستانه نیست نیتم

بیشتر برای سلامت جسمم میخوام این کارو بکنم

با در نظر گرفتن روند زندگیم

مامان فکر میکنه 

گیاه خور بشم حتما غش میکنم!!