اما در نهایت با این صاحبخونه به توافق رسیدیم

ی خونه دیگه خیلی خوب بود 

ولی زمان تخلیه خونه مشخص نبود

املاکی آروم بهم گفت این خونه رو هواست

صاحبخونه میخواست اجاره بده

بره تهران خونه اجاره کنه

میگفت تا چهار تیر امتحان بچم هست

بعدش میرم تهران دنبال خونه

املاکی هم آروم رو به من گفت این چرا

حالا خونه را گذاشته برای اجاره؟؟!!

خلاصه که بین این دو تا خونه تصمیم گرفتم

اونی که رو هواست را کنسل کنم

وقتی یادم میوفته مرحوم چه دهنی از من صاف 

می کرد برای خونه 

خوشحال میشم که همچنان مجرد هستم!!

آدمی مثل من که یک روزه میتونه خونه

بگیره چرا اون چند سال خودش را آنقدر عذاب داد؟

زیر هجده میلیون هیچ واحدی نبود

البته اکثرا رهن کامل بودند

یادمه قبلا همه کرایه می‌خواستند 

اون زمان و

من متمایل بودم رهن کنم

امسال که من تمایل دارم اجاره بدم

تمام خونه ها از هفتصد به بالا رهن به همراه اجاره بودند

دوباره توحید خونه گرفتم 

مهرداد شرقی

بابا و مامان پسندیدند

خونه تازه رنگ شده و کمد زدن

در کل تمیز و خوب بود

حالا باید وسیله های خونه را جور کنم

شوهر خالم میگه از هر خونه (خاله ها و مادربزرگم)

ی سری وسیله بگیری کارت راه میوفته و لازم نیست

وسیله بیاری یا بخری

اما واقعا دوست ندارم 

دلم ی دست مبل عالی میخواد 

با تختخواب های راحت

گاز رو میزی داره خونه

ولی لباسشویی میخوام

خونه به فرش هم نیاز داره

و جاروبرقی

چیزهای دیگه مثل پتو و ملحفه 

این چند ماه کم کم خریدم کنار گذاشتم

برای خونه اصفهان

مامان چند تا بالشت برام سفارش داده

و آماده کرده

میمونه وسایل آشپزخونه

که کلی وسیله دارم تهران با ماشین خودم میارم

ی سرویس قابلمه هدیه گرفتم

همون را میارم اصفهان

وسایل دیگه مثل چیزهایی که سرویس ها

و آشپزخونه میخواد را کم کم میخرم

این هفته کارهام تیک خورد

البته خیلی انرژی گذاشتم براشون

دانشگاه ی سری وسایل جدید خریده بودیم

برای آزمایشگاه

مثل جاکفشی، کمد برای وسایلمون

چای ساز و...

تحویل گرفتم و چک کردم

کلی وقتم را گرفت ولی خوب

تیک خورد این کار

یک روز هم مهمان بودیم ناهار

کل بچه های آزمایشگاه و استاد ها

آقایی که مسئول تدارکات و برنامه های اینجوری 

چیزها هست بسیار

آقای خوب و دست و دلبازی هست

از همه نظر پرسیده بود کجا دوست دارید برید 

برای ناهار؟

البته به شوخی میگفت من حالا نظر می پرسم

ولی خودم تصمیم می گیرم

لحظه آخر ون گرفت و ما را برد آرا خان

یعنی من دیگه میرم آراخان گارسون ها میگن

باز این اومد:)))

من ماهی سوخاری خوردم

بقیه جوجه و چیزهای دیگه

به نظرم قیمت های رستوران بد نیست

آرا خان دقیقا نزدیک سی و سه پل هست

بعد از بستنی پل

اینجا می پرسند می خواهید از بار استفاده کنید یا نه؟

قانون رستوران اینطوری هست که

یا کل میز باید پول بار را بدهند و استفاده کنند

یا اصلا نمیشه استفاده کرد

مثلا پانزده نفر باشید 

برای پانزده نفر باید

سرویس بار پرداخت کنید 

البته پولش زیاد نیست

ولی خوب شاید یکی بخواد یکی نخواد 

من چون ماهی گرفتم ماست نمی تونستم بخورم

خیلی برام مهم نبود بار داشته باشیم یا نه

چون میتونی تکی هم سفارش بدی

ولی آقای تدارکات خیلی لارج سرویس بار گرفت

حالا بار هم خیلی چیز خاصی نداره

قبلا اراخان واقعا بار خوبی داشت و حتی 

تک نفر میتونستی بار رزرو کنی

من حلوا خوردم، ژله، چند مدل سالاد

بچه ها سوپ خوردن، ماست و خیار، و چند مدل ترشی

خوش گذشت 

مخصوصا که همه بودند و استاد جان هم بود

این مهمانی هم بخاطر تلاش های این مدت 

گروه آزمایشگاه بود که واقعا بیش از یک ناهار + بار

حقمان بود ولی همین هم باز خوبه

اصفهانی ها میگن رستوران های سمت آتشگاه خیلی بهتره

یکم مسیرش به دانشگاه دورتر میشه

فردا تمیزکار گرفتم برای تمیزکاری خونه

مامانم قراره بره و باشه 

بابا هم احتمالا میره وسیله قیمت میکنه 

و بعد هی زنگ میزنه به مامان که کی ‌کارت

تمام میشه ؟

تا آخر هفته هستم اصفهان

یک سر هم رفتیم پاساژ مریم

مامانم لباس تو خونگی خرید

آخی یک زمانی کامنت میذاشتید که کی میری پاساژ مریم؟

سی تی سنتر هم با دوست های اصفهانی میرم این آخر هفته

هفته بعد باز کلی کار دارم

مثل خرید های خونه اصفهان و ‌کارهای خونه

ولی خوب اصلی ها تیک خورد

بقیش با حوصله هم بره جلو اکی هست