این هفته شنبه، دوشنبه و چهارشنبه

چند تا کار و جلسه مهم داشتم و دارم

باز خوبه دو روزش رفت

اگر آنقدر گرم نبود کارها جلو میرفت

تا آخر هفته قراره آزمایشگاه مشکل گرماش

حل بشه

ولی خوب احتمالا ما همگی گرما زده بشیم!!

تا آخر هفته

بچه ها میگن وقتی میرسن خونه

حالشون اصلا خوب نیست و اکثرا سر درد میشن

من اگر وقتی میرسم خونه بتونم دوش بگیرم

حالم خیلی بد نیست تا شب

ولی اگر مجبور باشم بعد از دانشگاه بیرون

دنبال کارهام باشم واقعا حس میکنم دارم از حال میرم

امروز نذاشتم بچه ها از دستگاه پولیش استفاده کنند

باید سطح کار را هی آب اسپری کنند

و واقعا آزمایشگاه هواش

شبیه حمام عمومی میشه!!

از گرما و بخار اب:)))

*********

مامانم میخواد مهمان دعوت کنه

به مامان گفتم بذار وقتی من نیستم:)))

فکر کن من عصر برسم خونه 

با اون همه خستگی که شبیه کسی هستم

که با مانتو و مقنعه رفته جکوزی:)))

*********

ی سری اتفاق ها افتاده که اصلا در وبلاگ در 

موردش ننوشتم 

بعد هر بار میخوام بنویسم 

نمیدونم بگم؟ نگم؟

و هر بار بیخیالش میشم

*******

دوستی قدیمی دارم اینجا که حالا به دلیل

اینکه هر دو به صورت اتفاقی در آزمایشگاه کار

می کنیم همو می بینیم

البته دوستم فعلا هیچ قراردادی با آزمایشگاه نداره

و فقط میاد که ببینه میتونه کاری انجام بده

در آینده یا نه

تصمیم اینجور مسائل با استاد جان هست

تازه از انگلیس برگشته و خدایی این دوستم

همیشه دوست خوبی بوده

از سال ۹۷ با هم دوست شدیم

و روزهایی که بخاطر پروفسور ن گریه می کرد

یادمه

هنوز هم بهش میخندم و اونم میگه بهی بخند

بدبخت شدم پروفسور ن استاد راهنما من نشد

میگه بهی خوبه که از زندگیت راضی هستی

راست میگه از زندگیم راضی هستم

شاید از بیرون و از نظر خیلی ها 

زندگیم جاهای خالی زیاد داشته باشه

اما از درون راضیم

زندگیم همون چیزی هست که همیشه میخواستم

از شرایطم راضیم

از برنامه هایی که دارم جلو میبرم راضیم

********

فردا سی و پنج تا گزینه دارم که باید تیک بخوره

تقسیم میکنم به پنج تا هفتایی و تا جایی که بشه

انجام میدم

چون سوال می پرسید توضیح میدم

مثلا صبح تا ده یا صبح تا ظهر

هفت تا گزینه وقت گیر و مهم را انجام میدم

گزینه هایی که نباید بمونه و ضروری هستند

ظهر که میشه هفتای بعدی را انتخاب میکنم

بستگی به شرایط، خستگی و انرژیم 

ممکنه گزینه های وقت گیر، سبک یا ترکیب سخت 

و آسون انتخاب کنم

اگر کارهای سنگین صبح تموم بشه

از ظهر به بعد کارها بهتر پیش میره

بعد در ادامه روز اگر خسته باشم

تعداد کارهای باقی مانده را میشمارم

و به جای تقسیم های هفتایی 

دو تا یا سه تا گزینه انجام میدم

و بعد دوباره چک میکنم آیا میتونم

کار دیگری انجام بدم یا نه؟