آزمایشگاه هستم
آهنگ دادی بربادم را پلی میکنم از صبح و در سکوت
تمرینش میکنم
باید این هفته اجراش کنم و خوب هنوز درست
نمی تونم اون نکته هایی که استادم خواسته را در بیارم
بعضی وقتا آهنگ را صد بار گوش میدم
به هر حال من تمام روز را وقت دارم
از شش آزمایشگاه هستم و زیر چیلر ها دارم منجمد میشم
حس سرماخوردگی دارم
حس قاطی شدن هورمن ها دارم
دلم ی کاپشن بزرگ با آستین های بلند میخواد
ی کاپشن که برم داخلش و گرمم بشه
ی کاپشن که کلاه داشته باشه و بتونم
زیر کلاهش پیشونیم را مخفی کنم
میدونم اینا همه اثرات حس سرماخوردگی هست
باید کمی بعد برم بیرون و آفتاب بگیرم
هات چاکلت با خودم دارم تو کمد
میرم کتری برقی را روشن میکنم
و همون جا می ایستم و میخورم
همه جا خیلی ساکته و هیچ صدایی نمیاد
کمی بعد در ایتا می بینم گروه از کوه برگشته و همه
شاکی هستند چرا همکار شیرازی نرفته!!
البته که با شیرازی ها هم ی سری شوخی هایی
انجام میشه
حالا کم کم ظهر شده و کم کم میرم برای خوردن غذا
ناهارمو در سکوت میخورم و همچنان به آهنگ گوش میدم
امروز روز خیلی آرومی هست
کم کم حس سرماخوردگی با خوردن هات چاکلت
از بین رفت
در بستن ستاپ دچار شک شدم
باید بعد از ناهار مقاله بخونم ببینم شکم درست هست
یا نه
امروز تا عصر کارهام پیش بره
از عصر به بعد به خودم جایزه های پشت سر هم میدم
برم چک کنم ویتامین سی دارم تو کمدم یا نه
ی ویتامین سی هم بخورم شاید بهتر شدم
خودم میدونم هیچی نیست
صبح زود که در سرما کار میکنم به این روز می افتم
نرفتی باهاشون کوه؟ ببین ی سری کارای تایپ و اینا داری بسپار من انجام بدم خیلی سرت شلوغه اخه من نگرانم