راستش خودمو برای جواب نه آماده کرده بودم

که اگر جواب منفی بود خیلی تو ذوقم نخوره

این هفته اگر برنامم جور بشه با

مامان میرم برای دیدن این استاد

 

پ.ن:جدیدا وسط خواب های خیلی شیرینم

یا وسط خواب های خیلی ترسناکم

متوجه میشم دارم خواب می بینم

دیشب ی خوابی دیدم بسیار شیرین

اصلا قلبم گرم بود وسط خواب

بعد به آسمان نگاه کردم و متوجه شدم

دارم خواب می بینم!!

یعنی آنقدر ذهنم فقیره!! متوجه میشه

چیزی که می بینم واقعی نیست:)))

 

پ.ن:یکی از چالش های زندگیم

پ شدن وسط روز کاری هست

چهار ماه گذشته هر بار در بدترین شرایط

پ شدم

یکبار وسط یک جلسه چند ساعته!!

یکبار جایی بودم که حتی سرویس بهداشتی نبود

یکبار وسط یک چالش گروهی و بحث 

امروز اما صبح که بیدار شدم 

موندم خونه 

حالم خوبه و دارم از خونه کارهامو انجام میدم

فقط حیف که رو دور کند هستم

نیاز دارم برم آرایشگاه

برم ماساژ

برم استخر

که فعلا با شرایط امروزم

هیچ کدام را نمی تونم برم

 

پ.ن:آخر هفته میرم برای قرارداد خونه

بالاخره خونه پیدا شد

امید به خدا خیر باشه برای همه

 

پ.ن:برم ی قهوه کافی شاپی برای خودم

درست کنم و بخورم

این کتاب ها را تازه خریدم

وسط کارهام امروز باید کتاب بخونم

فعلا از کتاب تکرار شروع کردم 

کتابخونم داره پر میشه از کتاب های سورن عزیز