پشت ی پنجره خوشگل ایستادم

و دارم به یک صبح پاییزی زیبا نگاه میکنم

ی لیوان آب جوش دستمه و جرعه جرعه میخورم

کمی سر درد دارم از صبح که بخاطر حس سرماخوردگی هست

امروز از خودم مراقبت کنم بهتر میشم

چیزی از آبان و پاییز نمونده

با خودم قرار گذاشته بودم یک نرم افزار جدید

یاد بگیرم که خیلی خوب پیش رفتم

مهر و آبان خیلی سخت چسبیدم به برنامه هام

مالی خیلی تلاش کردم و خداروشکر راضیم

کاری هم چند تا چالش داشتم و داشتیم

که با صبوری و بدون هیجان ردش کردم

از خودم راضیم

همین که میدونم کجاها باید شخصیتم را تغییر بدم

چه بخشی را حفظ کنم و از دست ندم

خیلی به نظرم عالیه

تولد خیلی خوب بود

مهمان زیاد داشتیم و بهتر از تصوراتم شد

برم به کارهام برسم که امروز کلی کار دارم

کاش تا عصر این سکوت باقی می موند