و ی سری درد ها و خستگی های جسمی م بهتر شدن

الان سر کار هستم و میخوام کم کم برم ناهار

یکم تا دوستم بیاد وقت داشتم

ی سر به وبلاگ زدم و کامنت ها را جواب دادم

امروز مامان نوبت فیزوتراپی داره

باید زودتر برم خونه 

بعدش هم خرید داریم برای خونه

و کارهای همیشگی

کلاس آوازم و تمرین های ورزشیم برگشته به روال قبل

کارم تا حدی میشه گفت هفتاد درصد 

به روال قبل برگشته

باید بیشتر تلاش کنم تا مامان به زندگی برگرده

و منم بتونم به کارهام برسم

باید ماساژ بگیرم و یکم حال و اوضاع زندگیم

را تغییر بدم

این چند وقت که برگشتیم اصفهان

چند بار دوستام قرار گذاشتند بعد کار رفتن بیرون

من به دلیل نیاز مامان به من نرفتم

البته حوصله حرف های این چند وقت را هم ندارم

حرف ها همش حول جنگ میچرخه

و واقعا نمیدونم دیگه کی قابل اعتماد هست کی نیست

تازه ما همگی نگران حمله هم هستیم

و می ترسیم به محل کارمون و آزمایشگاه ها حمله بشه 

 

خوب اون چند خط را ظهر قبل ناهار نوشتم

الان حدود ساعت چهار عصر هست

و اومدیم برای فیزوتراپی 

بیشتر از یک ساعت کارمون طول میکشه 

این تایم یک ساعت چند تا تماس باید بگیرم

و چند تا نوبت

کلا وقتی میدونی یک تایم یک ساعته داری

که وقت سوخته حساب میشه

کلی کار عقب افتاده را میتونی انجام بدی

 

نیاز به حمام آب سرد دارم

با اینکه الان جایی که هستم خنک هست و گرمم نیست

اما حال م مثل شخصی هست که نیاز داره

آب یخ بپاشه به صورتش به تنش

تا از حالت خواب خارج بشه

الان ی نوشیدنی خنک می‌چسبه 

یا یک معجون پر از بستنی و آجیل

بریم خونه ی چیزی درست کنم بخوریم

وسط این اوضاع چند کیلو آلو قرمز خریدم

دیروز پختم و پهن کردم

امروز اگر بتونم موقع خرید یکم توت فرنگی بگیرم

برای مربا

مامان بابا لیست خرید دارو و چیزهای دیگه دارند

که از لیست عکس گرفتم که بعد تموم شدن کارمون

برم برای خرید

خرید یخچالی هم داریم 

 

سعی میکنم تمرکزم را در طول روز بالا ببرم

فیلم می‌بینیم 

کتاب میخونم

جزوه های آسترولوژیم را طبق برنامه هفتگی جلو می‌برم 

زبان میخونم

در طول روز آب زیاد میخورم

سر کار که هستم از وقتم خوب استفاده میکنم

خونه را همیشه مرتب و تمیز نگه میدارم

هر روز یک کابینت و یک قفسه از یخچال را تمیز میکنم

دستمال می کشم و وسایل داخلش را مرتب میکنم

و روتین های روزانه ای که هر از گاهی خسته کننده

و تکراری میشن

اما با تلنگرهایی که مثل شکستن پای مامان

می‌فهمیم چقدر مهم هستند

و میتونن به سر پا موندن ما کمک کنند