فکر میکنم حدس زده باشید اون شخصی که در موردش حرف زدم تو پست

و گفتم حس خاصی نسبت بهش دارم کی بوده...

حسم نمی دونم اسمش رو چی میشه گذاشت؟

حس آرامش بود از جنس سبک شدن

اینکه دلت بخواد مکالمه همچنان ادامه پیدا کنه و با وجودی که آدم پر حرفی نیستم

دلم میخواست همچنان تو اتاقش باشم و بمونم و حرف بزنم

دلم میخواست از ریز ریز زندگیم براش بگم و حرفمون فقط در مورد طلاق و راه چاره و صحبت های

قاضی و دادگاه نباشه

گفته بودم که این وکیل رو مشاور دوم معرفی کرد

همون که گفته بود این وکیل خصوصیت های اخلاقیش به من خیلی نزدیکه!

 

خوب من میدونستم چه حسی دارم

و این موضوع رو از خودم یا اینجا تو وبلاگ مخفی نمی کردم و نمی کنم!

البته وکیل هم فکر نکنید ی وقت مثلا آدم خوش تیپ و خوش قیافه ای بوده و ...

نه فوق العاده ظاهر معمولی و ... سنش هم فکر کنم حدود چهل و پنج بخوره (از نظر قیافه)

البته ی بار برگشت گفت که فلان سال وکیل شده و من حساب کردم احتمالا پنج سال از من بزرگ تر باشه

 

حالا اصلا چرا دارم این ها رو میگم؟

دیروز با مرحوم رفتیم دفتر وکیل

ظهر بعد دادگاه زنگ زدم به وکیل

گفتم با مرحوم به توافق رسیدم و اون هم هی می پرسید

چطور راضیش کردی؟؟ پشت تلفن نمیشد اون همه اتفاق رو توضیح داد البته

قرار شد عصر بریم دفترش

عصر که رفتیم خیلی ریلکس برخورد کرد و اصلا بروز نداد که از قبل حرف زدیم

ی حلقه دستش بود!!

چیزی که روز های قبل نبود

مامان با ما داخل نیومد و بعدا که به مامان گفتم وکیل امروز حلقه دستش

بود کلی تعجب کرد!

من حس کردم عمدا دستش کرده!

حالا دلیلش چی بوده خدا میدونه!

مامان نظرش اینه به خاطر مرحوم دستش کرده!!!!!!!!!!!!!!!

من نمیدونم مامان چرا این حرف رو میزنه؟

عکس های تلگرام وکیل رو چک کردم

حلقه دستش نیست  تو عکس های قدیمی .... یعنی من و مامان اشتباه ندیدیم!!

خوب الان بگم که چرا این موضوع برام جالب یا حتی مهم شده!

من حسم اینجوری میگه

وکیل متوجه شده من چه حسی بهش دارم

برای همین حلقه دستش کرده!

بعد از ی طرف به خودم میگم شاید ازدواج کرده و این ها همه توهمات خودته!!

باید بگم که نه من و نه وکیل سر سوزن کج نرفتیم

یعنی نه حرف ... اشاره... لحن حرف زدن.... هیچی هیچی نبوده

حتی میتونم بگم از سمت وکیل خیلی خیلی سفت و محکم و حرفه ای همه چیز پیش رفته

می دونید ی حس بدی دارم از اینکه

ممکنه فهمیده باشه و این کارو کرده.........

رفتارش با من عالی بود

به قول مامانم آنقدر که تو رو برد بالا و احترام گذاشت

حتی جلو مرحوم

آخه مرحوم یکم بحث کرد با وکیل در مورد نفقه

که چرا هر کس ی چیزی میگه؟

بعد از وکیل پرسید شما خودت مهریه خانم دکتر!!!!!!!!!! رو چقدر تعیین می کردی اگه کارشناس بودی؟

وکیل ی نگاه به من کرد ( تمام مدت مخاطب حرفاش مرحوم بود) و گفت

این خانم دکتری که من می بینم و اگه بخوام شآن ایشون رو در نظر بگیرم

 و در دوران عقد! بین یک و نیم تا دو تومن! مرحوم لال شد!

 

حالا موضوع هدیه هم هست و میخوام منطقی این کارو بکنم