روزانه نویسی

۲۷ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

ی ماه جدید ... ی دنیای جدید

یکشنبه عصر ی سر رفتم کتابخونه

خیلی وقت بود هوس کرده بود دوباره کتاب آناکارنینا رو بخونم

تا حالا شاید پنج .. شش بار خوندم این کتاب رو

آنقدر گشتم تا ی جلد اول که امانت نباشه رو پیدا کردم

ی کتاب هم از نیچه گرفتم... مشخصا خیلی سخته خوندنش

ولی خوب سعی خودم رو میکنم بخونم و بفهمم

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

خیاطی

ببخشید که کامنت های پست قبل رو جواب ندادم

در اولین فرصت همه رو جواب میدم

۱۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهی ستوده

نقطه سر خط

شنبه ... می تونم بگم یکی از بدترین روزهای زندگیم بود

رابطم با امید رو تموم کردم

زنگ زدم دانشگاه .. گفتن برای پستداک پذیرفته نشدم

ی ایمیل برام اومد .. مقاله ای که با استاد داور ارسال کرده بودیم ریجکت شد!!

ظهر ساعت سه پشت میزم نشسته بودم.. با خودم فکر می کردم چرا همه خبر های بد و اتفاق های بد

با هم افتادن؟

موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

صبح آخر هفته

شنیدن حرفای دکتر خیلی آرومم کرد

انگار یکی بهت بگه بیماری خطرناکی نداری ... یا طرز فکرت با اینکه پذیرفته نمیشه خیلی عجیب نیست

اینکه حست.. دل نگرانی هات ... دغدغه هات خیلی عادی و طبیعیه

حس بیماری رو دارم که فکر می کرده بیماری خطرناکی داره ... اما حالا پزشکش تشخیص ی سرما خوردگی

ساده رو داد...

فکر می کنم می تونم با این سرما خوردگی ساده .. سر کنم...تا حالم خوب بشه

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

پایان شب سیه سپید است

دیروز بالاخره موفق شدم پارچه ها رو بدم خیاط

گفته برای دو هفته دیگه تحویل میده مانتوهام رو

امیدوارم خوشگل بشه

کارش رو خیلی دوست دارم

اینکه حتما نظر میده روی مدل

و حتی چند تا مدل رو با هم گاهی ترکیب میکنه تا اون چیزی بشه که دلت میخواد

این بار چون سه تا پارچه داشتم و مانتو بنفشه رو دو ماه پیش داده بودم برام بدوزه

میخواستیم مدل های مانتو ها خیلی متفاوت باشه از هم

عاشق رنگ لیمویی پارچه شده بود و هی میگفت وای چقدر خوشگله

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

چه به موقع

ساعت حدود یک ظهره

غذام رو گاز در حال پختنه

از صبح آنقدر مقاله خوندم که گردنم گرفته

از اون روزهاست که خیلی گرمه و حسابی پای گاز و پشت میزم

عرق ریختم

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

غمی که سنگینی میکنه روی دلم

صبح باشگاه بودم

دو جلسه دیگه از کلاس این ماه باقی مونده

چهارشنبه و شنبه

فکر کنم چهارشنبه رو دانشگاه باشم و نتونم برم

از هفته بعد روز های فرد میرم و اولین جلسه سه شنبه است

ببینم این ماه آینده روزهای فردم چطوریه... خالی هست یا نه

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

بین دو راهی

شنبه صبح زود بیدار شدم

رفتم باشگاه

روز کار کردن با کش و وزنه بود

منم که عاشق کار کردن با وزنه

تمرین ها خیلی سخت بود

یکی از خانم ها از مربی پرسید پس کی این بدن درد ما از بین میره

چهار ماهه میاد باشگاه!

گفتم اگه میخوای دردت کمتر بشه باید تو خونه هر روز وزنه کار کنی

پارسال خودم این کارو می کردم

و چقدر عالی بود

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

عروسی و هفته ی سخت

پنجشنبه فقط صبح تا ظهر رسیدم کار کنم

بعدش ناهار خوردم ... دوش گرفتم

و کم کم کارهام رو کردم برای عروسی

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

مرحله سخت

وای که چهارشنبه قرار بود چه روزی باشه

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده