پرده ی قهوه ای تیره و نچسب اتاق معاینه ی جور بدی

توی ذوق میزنه

خانمی که قبل من تو اتاق بوده برای ناباروری اومده

حالا چرا کارش به اینجا رسیده خدا میدونه

حتما مجوز خاصی لازم داره برای آزمایش یا عملی خاص تر

هنوز دارم با پرده قهوه ای نچسب بازی میکنم

لحظه ها چقدر کشدار شدن

چشمام رو می بندم و سعی میکنم مانع ریختن اشک هام بشم

خانمی که بعد من میخواد بیاد داخل

دو قلو بارداره و نامه میخواد برای سقط کردن بچه های مرده ی داخل شکمش

معاینه اولم انجام میشه

باید همون جا روی تخت منتظر بمونم

تا پزشک دوم از راه برسه

و دوباره به این سوال مسخره که رابطه داشتم یا نداشتم جواب بدم!

کار که تموم میشه

دلم میخواد از اون اتاق خودم رو بیرون بندازم

حتی توجه نمیکنم که منشی میگه جواب فردا آماده میشه!!

باید برم بیمارستان برای آزمایش بارداری

ولی چرا هیچ جا تو این قانون

آزمایشی وجود نداره

یا حتی هیچکس نپرسید

چند ماه غصه خوردی؟

چند ماه غم ها روی دلت موندن ؟؟

چند ماهه درد و رنج های این زندگی رو بارداری؟

هیچکس نپرسید روح و روانت آیا آسیب دید تو این زندگی

شخصیتت دست نخورده باقی موند یا نه؟

 

 

 

۱۵ نظر ارسال شده است

  1. سلام عزیزم.واقعا نمیدونم چی بگم؟چون خودم این شرایط رو تجربه کردم.فقط میگم این نیز بگذرد بهی جان.به امید روزهای روشن.
    در پاسخ
    سلام پری جانم
    متاسفم که این روزها رو تجربه کردی

    بله میگذره
    به امید روزهای روشن
    ۲۵ ارديبهشت ۹۸ , ۰۸:۰۷
  2. وقت بخیر

    جدا از موضوع پستی که نوشتین ،

     برای من که طرفدار این سبک نگارش هستم ،باید بگم که نگارشتون روان و خواندنیه
    ۲۴ ارديبهشت ۹۸ , ۱۸:۴۷
  3. الهی بگردم
    می دونی انگار به شخصیت آدم توهین می کنند با این کارشون
    قوق باش چیزی تا خط اخر نمونده.
    ۲۴ ارديبهشت ۹۸ , ۱۵:۱۷
  4. عزیزدلم
    اونقدر با این چند خط اشک ریختم... چون حسش را با تک تک سلولهای تنم حس کردم... لحظه های کشدارش را درک میکنم
    نمیخوام بنویسم ... نمیخوام بگم... نمیخوام حرفی در این باره بزنم... ولی میدونم که این نیز بگذرد...
    ۲۴ ارديبهشت ۹۸ , ۱۰:۳۲
  5. چقدز این متن دلم رو به درد آورد...اصلا نمیدونم چی باید بگم. تنها کاری که از دستم برمیاد دعای هیره. الهی همه خوبی های زندگی به سمتت روونه بشه
    ۲۴ ارديبهشت ۹۸ , ۰۹:۳۵
  6. الهی بمیرم. قشنگ میفهممت . وقتی قرار نیست تو چیزی بگیری این مسخره بازیا چه؟باز تست بارداری قابل توجیهه ولی این کار نه.
    این روزا میگذره و تموم میشه و سعی کن از ذهنت پاک کنی. کاش کنارت بودم و محکم بغلت میکردم
    ۲۴ ارديبهشت ۹۸ , ۰۸:۳۸
  7. عزیزم.امیدوارم خدا خیلی خیلی محکم بغلت کنه و غصه هاتو بشوره ببره . طبیعیه که غمگین باشی. اما به زودی از همه اینها رها میشی و اینده روشنی در انتظارته. در این شک نکنننن. 
    ۲۴ ارديبهشت ۹۸ , ۰۱:۰۸
  8. ای جان دلم
    الهی همه این تلخیا یه جور شیرینی از دل و روانت در بیاد
    یک جوری که این مقطع رو به کل فراموش کنی
    ۲۴ ارديبهشت ۹۸ , ۰۰:۳۱
  9. خیلی خیلی ناراحت شدم، سطرهای آخر ...
    انشاالله به زودی از همه رنج‌ها راحت میشید.
    ۲۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۹:۵۵
  10. سپیده الهی بمیرم برات ...
    ۲۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۹:۲۴
  11. ای واییییه من!!! بمیرم برا اشکایی که ریختی عزیزم...
    من به عنوان عضوی از این کشور و این فرهنگ مزخرفی که داریم واقعا متاسفم که اینطوری رنج کشیدی😞😞😞
    ۲۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۷:۵۰
  12. خیلی اذیت شدم با این پستت 
    شایدخیلی زیاد درکت کردم خیلی
    ایشالا این روزا هم میگذره
    خیلی بغض ها و خیلی حرفهای نزده تو دل آدم یک عمر میمونه
    ۲۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۶:۵۷
  13. سپید😥😥😥😥
    ۲۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۶:۲۸
  14. پا به پای تو منم اشک ریختم سپید
    اگه توی محل کارم نبودم میشستم هق هق گریه میکردم
    لعنت به این عرف و شرع و فرهنگ و قانون بی همه چیز این  این مملکت
    ولی میدونی که آخر آخراشه و خیلی زود همه این روزا تموم میشه و روزای آفتابی هم میرسن عزیزدلم
    ۲۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۶:۲۵
  15. موافقم....روحی که به بازی گرفته میشه هم عایا دست نخوردگیش مهمه؟!
    ۲۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۶:۲۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">