خاموش کردم

ی نگاه به تلگرام کردم و دیدم راب صبح بخیر فرستاده

جوابش رو دادم و خوابیدم

من چندین بار در روز ساعتم زنگ میزنه

تا هفت خوابیدم... هفت بیدار شدم دیدم اصلا حالم خوش نیست

نمی دونم چند روزه چرا حس سرماخوردگی و بی حالی دارم

خوابیدم تا هشت

به نظر خودم تا ظهر خوابیده بودم!!! ی حس خیلی خیلی بدی داشتم

حالا انگار آدم کشته بودم!!

بیدار شدم

باید دوش می گرفتم و بعد می رفتم شاهین شهر

هر کاری کردم حالم بهتر نشد

همچنان بی حال بودم

ساعت ده!!! به زور خودم رو از خونه پرت کردم بیرون

تازه مامان میگفت کجا میخوای بری؟ تو که دیشب گفتی حالم خوب نیست

و صبح نمیرم شاهین شهر!!

میدونستم اگه نرم ... می خوره به تعطیلی های این هفته و دیر میشه

اسنپ گرفتم برای دروازه تهران

هر چند امروز متوجه شدم از سمت فلکه شهدا برم انگار بهتره

آخه من همیشه از این سمت رفتم و خیلی زود ماشین خطی ها پر شدن

تا برسم همش میگفتم کاش صندلی جلو خالی باشه

صندلی جلو خالی باش!!

خداروشکر خالی بود سوار شدم و زود ماشین پر شد و حرکت کردیم

راب پرسیده بود میخوای همراهت بیام و گفته بودم نه!

دلیل زیاد دارم برای این نه

ولی مهم ترینش این هست که میخوام همچنان خودم از پس کارهام بر بیام

چند وقته سعی میکنم تعادل برقرار کنم تو رابطم

وقتی مرحوم نبود تو زندگیم ... جای خالیش رو حس نکردم

مطمئنم اگه ی روز راب نباشه... جای خالیش بی اندازه حس میشه

پس تا تصمیم نهایی رو در مورد اینکه واقعا میخوام با راب باشم ( منظورم ازدواج نیست)

نگرفتم ... همچنان فاصله ها رو حفظ میکنم و سعی می کنم بیشتر از این به راب وابسته نشم

هر چند حداقل در حرف و ظاهر ماجرا... راب خیلی بیشتر از من وابسته شده و دلتنگ میشه

رسیدم شاهین شهر... به نظرم روز گرمی بود

قرار بود به راب زنگ بزنم

زنگ زدم... از رسمی حرف زدنش متوجه شدم دخترک کنارش هست

البته خیلی معمولی حرف زد و در مورد شاهین شهر و رسیدنم حرف زد

ولی من حدس زدم دخترک کنارشه

زیاد صحبت نکردم و گفت تماس می گیره

رفتم بالا

محضری جونم رو بالا آورد تا مدارک رو بده

ی مبلغی هم اضافه بر مبلغ قبلی گرفت!

اومدم پایین ... نمیدونم تا حالا شاهین شهر رفتید یا نه

من عاشق خیابون فردوسی هستم

تمام این سالها که می رفتم شاهین شهر

هیچ وقت فکر نمی کردم ی روز بهاری

وسط این خیابون وقتی دارم از پله های دفتر طلاق پایین میام

وقتی ی مرد دیگه غیر از مرحوم جاش رو تو دلم باز کرده

هوای سبک بهاری رو نفس بکشم و احساس سبکی کنم

شاید خیلی وقت ها حتی فکر می کردم

باید بسوزم و بسازم!

خوشحالم که یک سال گذشت

و من از روزی که تصمیم گرفتم جدا بشم ... پشیمون نشدم... دلتنگ نشدم

درست خرداد پارسال بود

دقیقا تموم صحنه ها کامل یادمه...

بگذریم ... گذشت و رفت و سبکیش برام موند و این از همه چیز مهم تره

کم کم اومدم سمت خیابون اصلی

سر راه نمی تونستم خرید نکنم... انگار تو اصفهان قحطی اومده...

با کلی خرید راه افتادم سمت ماشین خطی ها

راب زنگ زد

گفت دخترک اینجا بود

ببخشید رسمی حرف زدم

گفتم متوجه شدم دخترک کنارته

ماشین خطی ها رو سوار میشم

میرسم اصفهان و بعد اسنپ می گیرم برای خونه

شاهین شهر برای من با فلافل و سمبوسه های کنار خیابون شروع و با دفتر طلاق تموم شد!

 

 

۵ نظر ارسال شده است

  1. همیشه درپناه خدا باشید عزیز دل م❤❤❤❤
    خدایا شکرت❤❤❤❤
    ایام پیش روی شما پراز خوشی های بسیااااااااار....❤❤❤❤❤
    در پاسخ
    مرسی باران جونم  از لطفتت و دعای قشنگت
    ۱۳ خرداد ۹۸ , ۱۷:۵۷
  2. بهترین تصمیم رو گرفتی 
    خداروشکر که راضی هستی
    در پاسخ
    اوهوم فری
    ۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۹:۳۹
  3. من تا حالا شاهین شهر نرفتم!!!!!!!!
    خیلی عجیب نیست؟
    چی خریدی؟ چرا ننوشتی برامون ؟
    چه کار خوبی کردی قبل تعطیلی این کار را انجام دادی وگرنه کل تعطیلی همه حواست به این کار بود
    در پاسخ
    چرا عجیبه تیلو جانم
    حتما برو


    سبزی های معطر
    گردو
    آلو سبز
    ترشی
    توت فرنگی و ....

    باید می رفتم ... راه رفتنی رو باید رفت
    ۱۲ خرداد ۹۸ , ۱۴:۱۹
  4. خوبه که الان حس خوبی داری و سبکی....
    خوبه که از تصمیمت خوشحالی...گاهی باید زندگی رو با جرات پیش برد
    در پاسخ
    جمله آخرت عالی بود مه سو

    مرسی
    ۱۲ خرداد ۹۸ , ۰۵:۲۲
  5. خدا رو شکر که سبک هستی و راضی
    ان شالله تا همیشه سبکبال و رضایتمند زندگی کنی
    در پاسخ
    حس خیلی خوبیه غزل این سبک بودن
    میدونم تلاشم رو کردم و نشد

    قرار نبود بشه یا هر چیزی دیگه مهم نیست

    انشالله همه ما
    ۱۱ خرداد ۹۸ , ۲۳:۲۵
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">