ساعت ده شب واقعا خسته بودم

دو سری چیپس خوردن در طول روز نشون می داد که خیلی از خودم کار کشیدم

سعی کرده بودم با خوراکی خوردن بین کارها به خودم جایزه بدم

صورتم رو اصلاح کردم... ابروهام رو برداشتم

ولی دیگه آنقدر خسته بودم که نتونستم ی نگاه به کمد لباسم بندازم و تصمیم بگیرم چی بپوشم

رو مبل خوابیدم و یکم تی وی نگاه کردم

ی لیوان شیر و کیک خوردم که از حال نرم

نزدیک دوازده بود که خاموش کردیم و خوابیدیم

ی نفس تا صبح خوابیدم.... اصلا بیهوش شدم

امروز صبح شش و نیم بیدار شدم

گوشیم رو از حالت پرواز خارج کردم و دیدم امید پنج و نیم پیام صبح بخیر فرستاده

کم کم بیدار شدم

صبحانه خوردم

دوش گرفتم

ساعت همین طور تند تند می رفت جلو

گفتم نهایت به امید پیام میدم که ده دقیقه دیرتر میام

با حوصله کارهام رو انجام دادم

ی مانتو بلند خوشگل پوشیدم... دوباره رو دور وزن کم کردن هستم

امید یک ربع از وقتی که با هم هماهنگ کرده بودیم زودتر رسید

خداروشکر آماده بودم

لحظه آخر دکمه مانتوم کنده شد!! مجبور شدم بدم مامان برام بدوزه

از خونه اومدم بیرون

منتظرم بود... می دونستم میخواد در مورد چیزهایی که گفته حرف بزنه

سعی کردم با آرامش به حرفاش گوش بدم

چند تا گزینه وجود داره

گزینه دوم برای من خیلی عالیه... ولی امید این وسط خیلی ضرر میکنه

دلم نمی خواد بخاطر بودن با من همه چیزش رو از دست بده

شغلش... خانوادش... موقیعت اجتماعی که اینجا داره

باید از همه این ها دل بکنه و با من بیاد

البته خودش این حس رو نداره ... میگه هر چیزی ی بهایی داره

و من اگه چیزی رو از دست بدم در مقابلش چیزهای دیگه ای رو به دست میارم!

تصمیم گیری برام خیلی سخته... چون نمیخوام فقط به خودم و خواسته ام فکر کنم

دلم میخواد شرایط هر دومون رو در نظر بگیرم و ببینم آیا واقعا

برای امید هم این گزینه... گزینه ی خوبیه؟

فعلا که حرف هامون به هیچ نتیجه ای نرسیده و باید بیشتر فکر کنیم

شرایط این گزینه رو در نظر بگیریم

تا ظهر با هم بودیم

ظهر برگشتم خونه

اتاقم رو نظم دادم

با مامان ناهار خوردیم

بعدش ی قهوه خودم رو مهمون کردم

یکم استراحت کردم و بعدش نشستم پشت میزم

دوازده تا گزینه دارم که باید تا شب انجام بدم

و بقیش رو بذارم برای فردا

چندتاش انجام شده و باید تا شب به همه کارها برسم

ی برنامه هم باید برای فردا داشته باشم

فعلا که تصمیمی نگرفتم

ی ماسک گیاهی چند وقته رو موهام میذارم

واقعا به موهای من خیلی ساخته و خوب نتیجه داده

مشکل اینه که این ماسک مو ترکیبی از چند تا گیاهه

و باید حداقل یکی دو ساعت روی مو باشه

چهار ماهی پیش شروع کردم به استفاده

اولش اصلا اذیتم نمی کرد

بعد کم کم هر بار که رو موهام گذاشتم حس کردم بعدش سر درد میشم

حالا تصمیم دارم تایم کمتری روی موهام استفاده کنم

احتمالا فردا که وقتم آزادتره یک ساعتی بذارم روی موهام باشه

 

پ.ن: خیاطم هنوز زنگ نزده...!!

 

 

 

 

 

۵ نظر ارسال شده است

  1. دعا میکنم بهترین تصمیم را بگیرین و به بهترین نتیجه برسین
    در پاسخ
    مرسی عزیزم
    ۹ تیر ۹۸ , ۱۰:۱۶
  2. سلام عزیز دلم. گوشی نو مبارک. مدل خوبی هم انتخاب کردی.
    من میدونم تو هر تصمیمی بگیری بهترینه.‌نمیگم خود خواهی کن ولی مثل من‌خم نباش که خودمو فدا کردم و بعد پشیمون شدم. حدس میزنم مورد ۲ چیه.شرایط رو با کمک هم‌ بسنجید و با هم تصمیم بگیرید که بعدها هر اتفاقی افتاد مسعولیتش با جفتتون باشه.تو هم وجدان درد نداری.دوستان دوس دارن امید رو ببینن و من دوست دارم‌ تو رو ببینم.
    بابت خصوصی هنوزم برام عزیزی و فقط کمی نگرانتم
    در پاسخ
    سلام عزیزم
    تو کامنتت معرفی کرده بودی این مدل رو مرسی

    مورد دوم رفتن از ایرانه
    برای من گزینه ی خیلی خوبیه
    ولی نمی خوام بدون فکر تصمیم بگیرم و باید هنوز زمان بدم به خودمون دوتا

    عشق منی که دوست داری من و ببینی
    دوستان چون عکس من و مرحوم رو دیدن... الان دوست دارن بدونن امید چه شکلیه

    نگران نباش خوشگلم... روزگاره دیگه... ممکنه هزار تا اتفاق بیوفته در مسیر زندگیمون

    برای من خیلی عزیزی ... می بوسمت
    ۷ تیر ۹۸ , ۱۴:۳۶
  3. میدونم که اینجام بهترین تصمیم رو میگیری و به نفع هر دوتون پیش میره اوضاع
    در پاسخ
    امیدوارم اینطور باشه
    ۷ تیر ۹۸ , ۱۱:۴۹
  4. چرا انقد خوبی اخه
    از خدا میخوام این همه ارامشی که پشت نوشته هات هست دائمی  وپایدار باشه 
    من هم روزهای پرکاری رو میگدرونم خونه داری بچه داری خیاطی و پاسخگویی به مشتری های اینترنتی خرید لوازم خیاطیم ولی واقعا لذت میبرم شبا که خسته ام خدارو شکر میکمم که کاری برای انجام دادن دارم  وساکن نیستم و از خدا خواستم تا لحظه مرگم همیشه در ارامش ولی سرم شلوغ و پرکار باشم
    در پاسخ
    خوبی از خودته عزیزم
    انشالله

    حس خیلی خوبی داره این خستگی بعد انجام کلی کار
    واقعا می چسبه به من و حتی خستگیش برام شیرینه

    انشالله همیشه به خوشی سرت شلوغ باشه
    ۷ تیر ۹۸ , ۰۲:۰۶
  5. سلام خیلی خوب بود موفق و پیروز باشید.
    در پاسخ
    سلام ممنون دوست عزیز
    ۶ تیر ۹۸ , ۱۷:۰۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">