قلب من بدون نقاب

الان نشستم با مامان و داریم قهوه

میخوریم

کارهامون تمام شده؟ نه!

اما مهم نیست

ظاهر خونه را با کمک تمیز کار تا ی جایی فعلا رسوندیم

اگر مهمان برامون بیاد

خونه ظاهرش تمیز هست

فردا تمیز کار بیاد ببینیم تا کجا کارها انجام میشه

از پنجشنبه داریم تمیز می کنیم

و تمام نشده

خرید ها تمام شده

لباس هایی که باید بپوشیم و کارهای دیگه

که مربوط میشه به پذیرایی تمام شده

تمام پتو ها، ملحفه ها را تمیز کار شسته

فرش ها را با ملحفه های بزرگ و ضخیم پوشانده بودیم

و تمیز مانده بودند

فعلا که نشستیم و استراحت می کنیم

اما آنقدر خسته هستم که واقعا توانی

برام باقی نمانده که فردا هم تمیز کار بیاد

هر چند ما خودمون کار نمی کنیم

ولی باز هم تمام روز در حال مرتب کردن هستیم

امسال سال خیلی شلوغی بود برام

تمام روزهام پر بود

یادم نمیاد حتی یک روز درست و حسابی استراحت کرده باشم

میخوام از سال آینده یک روز را برای استراحت

در نظر بگیرم

باید این یک روز به تمریناتم بهتر برسم

در مورد برنامه های آیندم وقت بذارم و برنامه ریزی کنم

یک لیست بلند بالا از کتاب ها و فیلم های مورد علاقم را تیک بزنم

با مامان بیرون برم

دو ساعت پیاده روی سریع انجام بدم

از کوه بالا برم

کاکتوس های جدید بخرم و دوباره برای گل کاری وقت بذارم

دوش طولانی بگیرم

وقت بذارم برای خرید لباس

چیز هایی که در آسترولوژی یاد گرفتم را گسترش بدم

و ...

شاید به نظر برسه که در یک روز نمیشه همه ی

این کارها را انجام داد

اما من توانایی جا دادن خیلی گزینه های دیگه هم به

این لیست دارم

حالا که رسیدم به آخر 1402 از این سال ممنونم

خیلی چیزها به من داد

رویاهام را خیلی قشنگ  رقم زد

این سال برای من پر بود از روزهای قشنگ

تپش های قلب از هیجان

گریه های خوشحالی

پیام های تبریک عالی

امسال اعتماد به نفسم بالا رفت

اعتمادم به خودم بیشتر شد

تلاشم ده برابر بیشتر شد

امیدم به آینده هزار برابر بیشتر شد

آینده ی خودم را واضح تر دیدم

و خیلی چیزهای دیگه برای من داشت این

1402

سالی بود که در این سال موفق شدم

عاقلانه تصمیم بگیریم و ازدواج نکنم

سال بعد اما سال متفاوت تری هست

سال بعد از همون روزهای اولش قدم های جدی

بر می دارم.

سال آینده میخوام یک خونه بخرم

چند سال پیش که پرند یک خونه خریدم و به شخصی

دوستانه اجاره دادم

هر روز به این فکر می کردم که باید تلاش کنم

به زن های سرپرست خانواده ای که مشکل مسکن

دارند کمک کنم

حالا فکر میکنم سال آینده از نظر مالی می تونم دوباره همین کارو انجام بدم

می تونم اصفهان به جای اینکه خونه اجاره کنم

یک خونه بخرم

اما فعلا تصمیم را بر روی این گذاشتم که در تهران یک خونه

بخرم و به یک خانمی که میشناسم اجاره بدم

از اینکه چند سال پیش خونه را با رقم خیلی پایین اجاره دادم

پشیمون نیستم

به هر حال اون خانم فرصت این را داشته که کمی

زندگیش را جمع و جور کنه

بقیه ماجرا به خودش بستگی داره

سال آینده سالی خواهد بود که از نظر مالی رشد خواهم داشت

امیدوارم کنارش از نظر شخصیتی هم رشد کنم

امیدوارم خداوند من را با این تغییر امتحان نکنه

ظرفیت این تغییر را پروردگار به من لطف خواهد کرد