سلام شب همگی بخیر

امشب تهران تقریبا طوفانِ و باد میاد

گاهی ی رعد و برق کوچولو هم میزنه

به نظرم تابستان که از نیمه گذشت هوا بهتر شده

حداقل برای من بهتر شده

صبح ها خنک ترِ

عصر ها باد خنک میاد

و از سشوارِ باد گرمی که مستقیم میخورد تو صورتم

خبری نیست

خوب خوب رسیدیم به ظهر جمعه

من ی نفس کارهای این هفته را انجام دادم

و الان که ساعت از سه ظهر گذشته

فقط چند تا کار از لیستم باقی مونده 

و میتونم بگم یک هفته ی سخت را

بالاخره پشت سر گذاشتم

چراغ ها خاموشه

خوابیدم روی تخت

پتو را جمع کردم زیر زانوهام و گوشی

به دست میخوام کمی بنویسم

جدیدا به این نتیجه رسیدم که من روزهای تعطیل بیشتر

از روزهای عادی کار میکنم و این فقط

تصور ذهنی من هست که تعطیلات

کارم سبک تر هست

امیدوارم مرداد ماه خوبی را همگی شروع کرده باشیم

من که آنقدر گرمم هست حس میکنم تب دارم

تا این حد که امروز چندین بار دمای بدنم را چک کردم

دیشب هم با مسکن خوابیدم

مهمان ها تازه رفته اند

همه چیز را شسته و تمیز تحویل دادند و رفتند

پنجشنبه همگی بخیر

به نظرم یکم از شدت گرما کم شده

ولی هنوز خیلی گرمه

چیزی تا پایان تیرماه نمونده

 تا جایی که میتونستم کارها و برنامه های

این ماه را پیش بردم

ی لیست تهیه کردم از چیزهایی که باید با خودم ببرم

هنوز خرید نکردم

سه شنبه نوشت:

خداروشکر موفق شدم پرونده آقای دکتر را ببندم

خیلی خیلی سخت بود 

چون از هر راهی وارد شدم، نشد

و دیگه مجبور شدم چشم تو چشم و مستقیم 

بهشون بگم اصلا از نظر فکری، سبک زندگی 

و البته خط قرمز ها بهم نمیخوریم

خلاصه که انگار ی وزنه سنگین را بعد از چند روز 

زمین گذاشتم 

فقط امیدم به ۱۵ مرداد هست

که هوا کمی به سمت خنکی بره

تا اینجا تابستون پر جنب و جوشی داشتم

و هر لحظه در حال بدو بدو بودم