روزانه نویسی

پنجره

ساعت حدود هفت صبح هست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهی ستوده

تولد به سبک کودکی

خوب به لحظات ملکوتی تولدم نزدیک می شویم

مامانم از بچگیم تمام تلاشش را می کرد

که حتما مهمونی تولد داشته باشم

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
بهی ستوده

تکرار

استاد استادم اکی داده برای اینکه ببینمش

شماره استادم که صبح رو گوشیم افتاد

میدونستم جواب بله یا خیر استادش را میخواد بگه

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
بهی ستوده

طلب

این هفته خیلی بهتر بودم جسمی

از تایم روزهام درست استفاده کردم

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱
بهی ستوده

جایی شاید باشه شاید

امروز اصفهان بودم

و به دلیل سرمای عجیب دیروز

کلی لباس پوشیده بودم

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهی ستوده

آبان ۱۴۰۳

خوب یک هفته بسیار شلوغ را پشت سر

گذاشتم.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
بهی ستوده

استراحت لازم+بقیه پست

ساعت حدود هشت صبح هست

و من آنقدر از پنج صبح بدو بدو کردم

حس ظهر دارم

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهی ستوده

چای و دمنوش

ساعت هفت شب هست

و من که وقتی به وبلاگ نگاه میکنم

می بینم نه روز از مهر رفته و من حتی

یک پست ننوشتم

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
بهی ستوده

ملحفه نو

ی موفقیت کاری داشتم، هنوز آنقدر ازش زمان

نگذشته که بدونم کی را خوشحال و کی را ناراحت کرده

اما سعی میکنم با همه جور اخلاقی کنار بیام

و این یکی از سخت ترین کارها برای من هست

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
بهی ستوده

چای و تمیزی

موضوع این هست که من روزهای

تعطیل از روزهای عادی بیشتر کار میکنم

و کلا چون اسم تعطیلی روش هست

خودمو صاف میکنم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهی ستوده