روزانه نویسی

تب و لرز

روز چهارشنبه بعد تلفن خاله ناهار خوردیم و دوش گرفتم

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهی ستوده

جمع خانوادگی

عیدتون مبارک دوستای خوبم

امیدوارم این چند روز تعطیلات حسابی خوش بگذره

و کنار خانواده روزهای خوبی داشته باشید

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

بوی شیرینی

این مدت بی اندازه خرید کردم

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

عصر دل انگیز

دارم ی جزوه خیلی وحشتناک از درس های ارشد رو مرور میکنم

چند ماهه این جزوه جز برنامه روزانم قرار داره

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

صندلی جلو خالی باش!

صبح پنج و نیم بیدار شدم ...نماز خوندم

به خودم گفتم میخوابم تا شش و شش بیدار میشم و روزم رو شروع میکنم

ساعت شش ساعتم زنگ زد

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

من خوبم شما خوبی؟

گفته بودم آزمایش دادم و نوبت سی تی اسکن دارم

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

لبخند مامان

چند وقت بود هر چی به وکیل پرونده نفقه زنگ میزدم

که بیاد برای فسخ وکالت نمی اومد

هی میگفت زنگ میزنم هماهنگ می کنم

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

رنگ واقعیت

می تونم بگم این چند روز خیلی روی رفتارم و خودم کار کردم

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

دختری به نام بیتا.............

مراسم تولد به خوبی پیش رفت

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده

هدیه تولد

روز جمعه عصر رفتم گلخونه

خوب شد زود رفتم

از ساعت هفت گلخونه تعطیل میشه تو ماه رمضان

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بهی ستوده