روزانه نویسی

لبخند و هزار حرف

تعداد کامنت های پاسخ نداده داره زیاد میشه

این بین خیلی از دوستان کامنت خصوصی

می گذارند 

که من همیشه گفتم کامنت های خصوصی

را اصلا نمی خوانم

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
بهی ستوده

آینده

خوابیدم روی تخت و به پارسال این زمان

فکر میکنم

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
بهی ستوده

هفت

یک: رسیدیم به آخرای شهریور

من که خوشحالم هنوز چند روزی برام

باقی مانده تا کارهام را تمام کنم

و بعد بشینم نگاه کنم چه کارهایی تمام شد

چه کارهایی را باید وارد مهر ماه کنم

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
بهی ستوده

حواله

اگر قرار باشه در مورد کارم با جزئیات بنویسم

باید بیخیال این جا نوشتن بشوم

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
بهی ستوده

بذر چند ساله

دیروز لابه لای اشک ریختن ها

به آقای دکتر ایمیل زدم

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
بهی ستوده

ورق برگشت

خبری که برای کار دومم منتظرش بودم رسید

این مدت سعی کردم ریسک کنم و تا حدی موفق بودم

حالا نتیجه رسیده و من فکر میکنم اگر یک ماه پیش

ریسک کرده بودم و قدم هایی را حتی در تاریکی بر می داشتم

چقدر جلوتر بودم

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
بهی ستوده

آپز

تازه فرصت کردم یکم دراز بکشم

هر آخر هفته فکر میکنم هفته بعد کارم سبک تر

میشه

تایمم آزاد تر

اما امروز به این نتیجه رسیدم که بهتره

این موضوع را برای همیشه ببندم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بهی ستوده

نیمه اول سال

وقتی خیلی کوچیک بودم

پدر بزرگ مادری ی خونه ویلایی بزرگ داشت

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
بهی ستوده

کاش بایستیم

امروز را به خودم استراحت دادم

اما آنقدر کار و برنامه در لیست امروزم هست 

که اصلا شبیه روز استراحت نیست 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
بهی ستوده

برگشتم

شب همگی بخیر

بالاخره فرصت شد این صفحه را باز کنم

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
بهی ستوده